توثیق نواصب چطور ؟
 

از همه این‌ها كه بگذریم، عالمان جرح و تعدیل اهل سنت كسانی را توثیق كرده‌اند كه امیرمؤمنان (علیه السلام) را سبّ می‌كرده‌اند. حال پرسش ما این است كه اگر شتم صحابه، سبب تضعیف راوی می‌شود (و روایات محسن شهید را رد می نمایند)، چرا نواصب را توثیق كرده‌اید؟
آیا كسی كه ابوبكر و عمر را شتم كند، ضعیف؛‌ ولی كسی كه امیرمؤمنان را شتم كند، ثقه است؟ آیا این برخورد دو گانه قابل توجیه است.
در ذیل موردی از نواصب را به تفصیل ذكر می‌كنیم كه توسط عالمان جرح و تعدیل توثیق شده‌اند.
حریز بن عثمان الحمصی : این شخص هر صبح و شام هفتاد بار امیرمؤمنان (علیه السلام) را لعن می‌كرد. مزی در تهذیب الكمال، ذهبی در تاریخ الإسلام، ابن حجر در تهذیب التهذیب و بدر الدین عینی در مغانی الأخیار می‌نویسند:
«عن أحمد بن سليمان المروزي: حدثنا إسماعيل بن عياش، قال: عادلت حريز بن عثمان من مصر إلي مكة فجعل يسب عليا و يلعنه».(93)
ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: «ابن‌حبان می‌گوید: علی را هر صبح و شام هفتاد مرتبه لعن می‌كرد، علتش را از وی جویا شدند، گفت: او سر پدران و اجدادم را قطع كرده است».(94)
و شگفت‌آور این است كه این شخص از كسانی است كه بیشترین توثیقات در حق او نقل شده است. مزی در تهذیب الكمال و ابن حجر عسقلانی در توثیقات او می‌نویسند:
«وسألت أحمد بن حنبل عنه فقال ثقة ثقة وقال أيضا ليس بالشام أثبت من حريز… قال: و قَال أبوداود: سمعت أحمد و ذكر له حريز و أبو بكر بن أَبي مريم و صفوان، فقال: ليس فيهم مثل حريز، ليس أثبت منه، و لم يكن يري القدر، قال: و سمعت أحمد مرة أخري يقول: حريز ثقة، ثقة.»
«از احمد بن حنبل درباره‌ی وی پرسیدند، دو مرتبه گفت: ثقه است (بسیار مورد اعتماد است). و گفت: در شام از حریز مطمئن‌تر در نقل حدیث و آثار نبود.
معاذ بن معاذ می‌گوید: هنگامی در نزد احمد بن حنبل از حریز، ابوبكر بن مریم و صفوان یاد شد، شنیدم كه می‌گفت: در میان آن‌ها همانند حریز (در اعتبار) و مطمئن تر نبود و بار دیگر از احمد شنیدم كه گفت: حریز مورد اعتماد است، مورد اعتماد است».(95)
مزی در تهذیب الكمال و ابن حجر در تهذیب التهذیب در باره عمر بن سعد بن ابووقاص، فرمانده‌ی مشهور یزیدیان در كربلا می‌نویسند:
«و قَال أحمد بن عَبد الله العجلي: كان يروي عَن أبيه أحاديث، و روي الناس عنه. و هو الذي قتل الحسين، و هو تابعي ثقة».(96)

چگونه است كسی كه فرزند رسول خدا را با آن وضعیت فجیع به شهادت می‌رساند، دختران رسول خدا را به اسارت می‌برد، می‌تواند مورد اعتماد باشد و روایاتش برای اهل سنت حجت است؟! اما اگر كسی امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد، او را از خلفای سِگانه برتر بداند و یا احیاناً به یكی از خلفا توهین كند، روایاتش ضعیف و غیر قابل قبول است؟
 

نتیجه: روایت ابن أبی دارم، هیچ ایرادی ندارد و اتهاماتی كه به او زده‌اند، از جمله رافضی بودن و یا غلو در رفض، ضرری به صحت روایت نمی‌زند؛ چرا كه عین همان مطالب درباره راویان بخاری، مسلم و دیگر صحاح سته اهل سنت نیز نقل شده است.
آيا شهادت محسن با اين سخن پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) كه خطاب به فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) فرمود: تو نخستين كس از اهل بيتم هستي كه به من ملحق مي‌شوي، در تعارض نيست؟
عده‌ای نیز این ادعا را كرده‌اند كه:
«طبق روایت‌های متواتر سنی و شیعه، فاطمه (رضی الله عنها) نخستین فرد از اهل بیت بود كه پس از رحلت رسول خدا (صلی علیه و سلم) به آن حضرت ملحق شد.
از طرف دیگر طبق ادعای شیعه، محسن شهید، برادر حسن و حسین و پسر حضرت فاطمه (علیهم السلام) می‌باشد؛ یعنی او از اهل بیت است؛ ولی او زودتر از مادرش از دنیا رفته است.


 

شادی روح خادم سیدالشهداء کربلایی حاج حسن بهزادنسب صلواتفدائی حضرت مهدی (عج) در شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 15:16 موضوع | لینک ثابت